English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (7687 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beginning of message U شروع پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
text U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
texts U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
som U شروع پیام essage
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
start off U شروع کردن شروع شدن
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
initiation U شروع کار شروع
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
i signal U پیام ای
messages U پیام
signalled U پیام
mssg U پیام
message U پیام
signal U پیام
signaled U پیام
dummy message U پیام دروغی
code message U پیام رمز
end of massage U انتهای پیام
end of message U انتهای پیام
basegram U پیام از ساحل
cryptogram U پیام پنهانی
senders U فرستنده پیام
radiotelegram U پیام تلگرافی
dummy message U پیام فریبنده
drafter U منشی پیام
diagnostic massage U پیام تشخیصی
maydays U پیام اضطراری
start of message U اغاز پیام
routine message U پیام عادی
communicator U پیام دهنده
drafter U نویسنده پیام
error message U پیام خطانما
ems dispatch U پیام امس
heliogram U پیام افتابی
clear text U پیام کشف
immediate message U پیام فوری
general message U پیام عمومی
signal generator U پیام ساز
privacy U استقلال پیام
brightness signal U پیام روشنایی
fox message U پیام دوباره
burst pedestal U پایه پیام
blanking signal U پیام خاموشی
som U اغاز پیام
color burst pedestal U پایه پیام
signal center U مرکز پیام
flash message U پیام انی
sender U فرستنده پیام
intelligence signal U پیام خبری
signal tracing U ردگیری پیام
wilco U پیام را فهمیدم
headings U سرلوحه پیام
burying U کد کردن پیام
bury U کد کردن پیام
monochrome signal U پیام تکرنگ
buries U کد کردن پیام
mayday U پیام اضطراری
meteorological message U پیام هواسنجی
transmission U ارسال پیام
message switching U پیام گزینی
message source U منشاء پیام
heading U سرلوحه پیام
ending U خاتمه پیام
endings U خاتمه پیام
procedure message U پیام عادی
procedure message U پیام معمولی
plaindress U پیام کشف
bodies U متن پیام
body U متن پیام
plain text U پیام کشف
video signal U پیام ویدئو
to send a message U پیام فرستادن
encode U کد کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
message source U منبع پیام
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
message center U مرکز پیام
telephone message U پیام تلفنی
q signal U پیام کیو
message book U دفتر پیام
transmissions U ارسال پیام
message feedback U بازخورد پیام
message heading U عنوان پیام
message queuing U صف بندی پیام
wrongs U پیام صحیح نیست
wronging U پیام غلط است
radios U پیام رادیویی فرستادن
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
radioing U پیام رادیویی فرستادن
traffics U داده پیام دریافتی
radioed U پیام رادیویی فرستادن
decipher U ماشین کشف پیام
signal U ارسال پیام به کامپیوتر
cipher text U متن پیام رمز
radio U پیام رادیویی فرستادن
chrominance signal U پیام رنگ تابی
encodes U رمز کردن پیام
addresses U نشانی گیرنده پیام
trafficking U داده پیام دریافتی
released U اجازه ارسال پیام
releases U اجازه ارسال پیام
roger U مفهوم شد پیام را گرفتم
delivery groups U گروه معروف پیام
synchronizing signal U پیام همزمان ساز
wrongs U پیام غلط است
composite television signal U پیام مرکب تلویزیونی
composite color signal U پیام رنگی مرکب
address U نشانی گیرنده پیام
trafficked U داده پیام دریافتی
addressed U نشانی گیرنده پیام
color gate U دریچه پیام رنگی
color difference signal U پیام اختلاف رنگ
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
carrier color signal U پیام رنگی حامل
transmission security U تامین ارسال پیام
wrong U پیام صحیح نیست
deciphers U ماشین کشف پیام
originators U اقدام کننده پیام
originators U صادر کننده پیام
originator U اقدام کننده پیام
decode U کشف کردن پیام
originator U صادر کننده پیام
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
tape copy U پیام نوار شده
signaled U ارسال پیام به کامپیوتر
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
encode U رمز کردن پیام
receipts U رسید پیام دریافت شد
time of origin U زمان ارسال پیام
classification U طبقه بندی پیام
carrier color signal U پیام رنگ تابی
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
wronging U پیام صحیح نیست
decoded U کشف کردن پیام
decodes U کشف کردن پیام
wrong U پیام غلط است
deciphered U ماشین کشف پیام
burst gate U لامپ پیام گذار
signal electrode U الکترد پیام ساز
receipt U رسید پیام دریافت شد
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
classifications U طبقه بندی پیام
signal to noise ratio U نسبت پیام به همهمه
signalled U ارسال پیام به کامپیوتر
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
massage accounting U ثبت اطلاعات پیام ها
despatches U عزیمت فرستادن پیام
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
despatched U عزیمت فرستادن پیام
message switching center U مرکز گزینش پیام
minus color signal U پیام رنگی منفی
proforma U پیام پیش نویس
enciphere U رمز کردن پیام
eom U انتهای پیام essage
helio U ایینه مخابره پیام
multiple address message U پیام چند ادرسه
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
flash message U پیام برق اسا
despatching U عزیمت فرستادن پیام
drafter U انشا کننده پیام
psychogram U پیام نوشته روح
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
message book U دفتر یادداشت پیام
traffic U داده پیام دریافتی
dispatches U عزیمت فرستادن پیام
radiographic U پیام رادیوتلگرافی فرستادن
release U اجازه ارسال پیام
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
ordinary U پیام معمولی از نظر ارجحیت
automatic message switching U راه گزینی خودکار پیام
incoming U حجم داده یا پیام دریافتی
repeater U تکرارکننده پیام بازگو کننده
flash U پیام انی یا برق اسا
indirect objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
flashes U پیام انی یا برق اسا
garble U اشتباه درارسال و دریافت پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1I will take a loot tonight.
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
0شرمنده ها من نميخواستم انگليسي صحبت كنم خودت اول شروع كردي
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com